اگر سالها در کلاس درس استادی میخواندم . بی وفایی.. هرگز نمی اموختم ...انچه که تو در یک لحظه اموختی بمن بیوفایی را......................................................................................................
تاریخ درج: ۹۲/۰۴/۱۱ - ۱۷:۰۹ ( 0 نظر , 99 بازدید )

    تو رفتی.........دیدی چگونه و به جه راحتی فراموشت کردم ................حالا فقط با یادت زندگی میکنم...
تاریخ درج: ۹۲/۰۴/۱۱ - ۱۶:۵۹ ( 0 نظر , 95 بازدید )

بو زامان که گد د ین..بیل ..................سنو ..........چوخ اس ت..یوردوم  ... .هیچ زامان اردویه باخما .   گزلرین باقلا   ................................................و..هرگز برنگرد ......شاید دیگر من نباشم  }       &...
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۰:۰۰ ( 0 نظر , 137 بازدید )

وووووووووووووووووووووووای                                              ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۱۵ - ۲۳:۴۷ ( 0 نظر , 133 بازدید )

در اولین روزی که بنام روز انسان شناخته بشه ......به اولین انسا نی   که............................................................  هدیه ای  خواهم داد به وسعت کائنات .........چکنم .....برای تو هدیه کوچکی بنام  عمر و زندگی دادم ......که.......................
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۱۱ - ۲۳:۵۳ ( 3 نظر , 129 بازدید )

وقتی زندگیمو به گند کشیدی .دهنتو ببند و برو ....قسمتو مقصر نکن...
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۱۱ - ۲۳:۳۱ ( 2 نظر , 116 بازدید )

نامه هائی که سالیان دیگر برایم ارسال خواهی کرد ......ورق زدم ....بجای اشک .....خون روی نوشتهایت را پوشانده بود...
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۰۷ - ۰۰:۲۳ ( 0 نظر , 143 بازدید )

این اومدن رفتنها ..روزی به پایان میرسه ......ولی انروز ...غروبی نیست که عشق را نجوا کنیم....وترنم بارانی . که وا|ژه هارو بهم بچسبونیم......تا شعری سروده شود ..............................................................تقدیم بتو .......که هرگز............................................................
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۰۵ - ۱۹:۲۱ ( 2 نظر , 122 بازدید )

میروم ...جایز نیست ..من...رفتم ..انروز که اولین..کلام .با زیباترین .بیان... ار لبانت...جاری شد و. چه زیبا ...سلامی ...بود....انروز.که برای ...اولین بار برای پاسخ گفتن ..نگاه و زبانم ...بهم تعارف کردند ..هر دو را در مانده دیدم ....نگاهم از شوق دیدن ..و زبانم از برای پاسخ دادن ...در هم امیختند ...وهر ...
تاریخ درج: ۹۱/۱۱/۰۹ - ۲۲:۱۷ ( 0 نظر , 215 بازدید )

میروم ...جایز نیست ..من...رفتم ..انروز که اولین..کلام .با زیباترین .بیان... ار لبانت...جاری شد و. چه زیبا ...سلامی ...بود....انروز.که برای ...اولین بار برای پاسخ گفتن ..نگاه و زبانم ...بهم تعارف کردند ..هر دو را در مانده دیدم ....نگاهم از شوق دیدن ..و زبانم از برای پاسخ دادن ...در هم امیختند ...وهر ...
تاریخ درج: ۹۱/۱۱/۰۸ - ۰۱:۱۱ ( 1 نظر , 189 بازدید )